معنی واحد شارژ مغناطیسی
حل جدول
وبر
واحد شمارش مغناطیسی
وبر
واحد شار مغناطیسی
وبر
شارژ
مقدار برق باتری
واحد سنجش شار مغناطیسی
وبر
لغت نامه دهخدا
مغناطیسی. [م َ / م ِ](ص نسبی) منسوب به مغناطیس.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مغناطیس شود.
- خواب مغناطیسی، خواب بند.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به خواب بند شود.
- قوه مغناطیسی، در تداول، قوه ٔ جاذبه.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
خواب مغناطیسی
خواب مغناطیسی. [خوا / خا ب ِ م ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) خواب بندی. نوعی لختی و بی ارادگی که در مانیتیزم برای شخصی پیدا میشود. مانتیزم. رجوع به «خواب بندی « »مانیتیزم » شود.
فرهنگ عمید
مقدار برق یک دستگاه،
(اسم مصدر) عمل ذخیره کردن برق در یک دستگاه،
هزینهای که در ازای خدمات ارائه شده به کسی داده میشود،
(صفت) [عامیانه، مجاز] شاد وسرحال،
فرهنگ فارسی هوشیار
نمایندگی، مقدار برق یک دستگاه، قوه باطری
فرهنگ معین
(اِ.) بار، حمل، مقدار برق لازم برای باتری، هزینه ای که ساکنان یک مجتمع مسکونی برای خدمات و نگه داری از مجتمع می پردازند، هزینه سرانه خدمات (فره).4- (ص.) پر، اشباع، در فارسی به معنای شاد، سرحال. [خوانش: (رْ) [فر.]]
فارسی به انگلیسی
Charge
فارسی به ایتالیایی
magnetico
عربی به فارسی
اهن ربایی
فارسی به آلمانی
Magnetisiert [adjective]
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
2700